آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
خرید اشتراک
آخرین به‌روزرسانی:

Casualness

ˈkæʒuəlnəs ˈkæʒuəlnɪs

معنی casualness | جمله با casualness

noun uncountable

راحتی، بی‌تکلفی، خودمانی بودن، بی‌خیالی، سهل‌انگاری، بی‌توجهی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

The manager’s casualness toward safety rules worried the workers.

بی‌توجهی مدیر به قوانین ایمنی کارگران را نگران کرد.

I like the casualness of their family dinners.

من خودمانی بودن شام‌های خانوادگی‌شان را دوست دارم.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد casualness

  1. noun freedom from constraint, formality, embarrassment, or awkwardness

لغات هم‌خانواده casualness

ارجاع به لغت casualness

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «casualness» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/casualness

لغات نزدیک casualness

پیشنهاد بهبود معانی