با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!
دریافت هدیه

    Goldfish

    ˈɡoʊldfɪʃ ˈɡəʊldˌfɪʃ
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • شکل جمع:

      goldfish

    توضیحات

    همچنین می‌توان از شکل جمع goldfishes به‌ جای goldfish استفاده کرد.

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun countable
    goldfish, ماهی طلایی، ماهی قرمز
    جانورشناسی ماهی طلایی، ماهی قرمز
    لیست لغات مرتبط با جانورشناسی در انگلیسی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری
    - I love keeping goldfish in my aquarium.
    - من عاشق نگهداری ماهی قرمز در آکواریومم هستم.
    - The goldfish in the pond looked so beautiful under the sun.
    - ماهی قرمز در برکه زیر نور خورشید بسیار زیبا به نظر می رسید.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد goldfish

    1. noun Small golden or orange-red freshwater fishes of Eurasia used as pond or aquarium fishes
      Synonyms: carassius-auratus

    ارجاع به لغت goldfish

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «goldfish» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/goldfish

    لغات نزدیک goldfish

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی