با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Make A Hash Of

meɪk ə hæʃ ʌv meɪk ə hɑːʃ ʌv
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • idiom informal
    گند زدن، تر زدن، خراب کردن (چیزی) (با اشتباه‌های مکرر)
    • - I tried to fix the leaking pipe, but instead, I made a hash of it.
    • - سعی کردم لوله‌ی نشتی‌دار رو درست کنم اما در عوض، گند زدم توش.
    • - The new employee was given an important task, but he made a hash of it.
    • - به کارمند جدید وظیفه‌ی مهمی داده شد اما اون تر زد توش.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت make a hash of

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «make a hash of» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/make-a-hash-of

لغات نزدیک make a hash of

پیشنهاد بهبود معانی