آغاز کردن، بنیاد نهادن، تازه بهوجود آمده، نیمهتمام
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
inchoate ideas
عقاید تازه ایجادشده، اندیشههای نوپا
The general plan is inchoate and vague.
نقشهی کلی ناقص و مبهم است.
an inchoate right of dower
حق مشروط به جهیزیه
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «inchoate» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/inchoate