آیکن بنر

زمان‌های انگلیسی رو قاطی نکن! همه‌شون در فست‌دیکشنری مرتب شدن

زمان‌های انگلیسی رو قاطی نکن! گرامر زمان‌ها در Fastdic

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Inchmeal

ˈɪnʧˌmil ˈɪnʧmiːl

معنی inchmeal | جمله با inchmeal

adverb

خردخرد، رفته‌رفته، به‌تدریج، کم‌کم، متدرجاً، آهسته‌آهسته

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

She approached her goals inchmeal, taking small steps every day.

او رفته‌رفته به اهداف خود نزدیک شد و هر روز قدم‌های کوچکی برمی‌داشت.

The ice melted inchmeal, revealing the rocks beneath.

یخ به‌تدریج ذوب و سنگ‌های زیر پیدا شد.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد inchmeal

  1. adverb little by little
    Synonyms:

ارجاع به لغت inchmeal

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «inchmeal» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/inchmeal

لغات نزدیک inchmeal

پیشنهاد بهبود معانی