با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Nascent

ˈnæsnt ˈnæsnt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

  • adjective
    پیدایش یافته، درحال تولد
    • - nascent revolutionary ideas
    • - عقاید انقلابی درحال تکوین
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد nascent

  1. adjective Being born or beginning
    Antonyms: dying

ارجاع به لغت nascent

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «nascent» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/nascent

لغات نزدیک nascent

پیشنهاد بهبود معانی