آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

پسرعمه به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / pesar amme /

cousin, paternal cousin

cousin

paternal cousin

پسر خواهر پدر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

رابطه‌ی صمیمی‌ای با پسرعمه‌ام دارم.

I have a close relationship with my cousin.

سال‌هاست پسرعمه‌ام را ندیده‌ام.

I haven't seen my cousin in years.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت پسرعمه

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «پسرعمه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/پسرعمه

لغات نزدیک پسرعمه

پیشنهاد بهبود معانی