امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Analgesic

ˌænlˈdʒiːzɪk ˌænlˈdʒiːzɪk
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
پزشکی (داروی) مسکن، ضددرد، آرام‌بخش link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی پزشکی

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- The doctor prescribed an analgesic to relieve her pain.
- دکتر برای تسکین درد او یک مسکن تجویز کرد.
- Over-the-counter analgesics can help with mild headaches.
- مسکن‌های بدون نسخه می‌توانند به سردردهای خفیف کمک کنند.
adjective
مسکن، ضددرد، دردکش، آرام‌بخش
- The doctor prescribed an analgesic cream for her sore muscles.
- دکتر برای درد عضلاتش کرم ضددرد تجویز کرد.
- She preferred using an analgesic patch for its convenience.
- او ترجیح داد از یک چسب‌زخم دردکُش برای راحتی آن استفاده کند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد analgesic

  1. noun pain remover
    Synonyms:
    anesthetic anodyne painkiller soother

ارجاع به لغت analgesic

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «analgesic» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/analgesic

لغات نزدیک analgesic

پیشنهاد بهبود معانی