Anabasis

    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی‌ها

    noun plural
    لشگرکشی نافرجام کورش صغیر به منظور سرنگون‌سازی اردشیر دوم و بازگشت ده‌هزار یونانی طرفدار او به یونان

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام
    noun plural
    عنوان کتابی که گزنفون مورخ یونانی درباره‌ی این ماجرا نگاشت
    noun plural
    (با A کوچک) لشگرکشی بزرگ
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد anabasis

    1. noun
      Synonyms: advance, expedition, headway, progress

    ارجاع به لغت anabasis

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «anabasis» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/anabasis

    لغات نزدیک anabasis

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند