۷۰٪ تخفیف تا پایان اسفند - اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی 💚

Tumefaction

ˌtuːməˈfækʃʌn ˌtjuːmɪˈfækʃən
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
( tumescence ) آماس، ورم، حالت تورم

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد tumefaction

  1. noun an organic excrescence
    Synonyms:
    enlargement boil bloating

ارجاع به لغت tumefaction

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «tumefaction» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/tumefaction

لغات نزدیک tumefaction

پیشنهاد بهبود معانی