به این شکل نیز نوشته میشود: tumbril
گاری کشاورزی
The farmer loaded the freshly harvested crops onto the tumbrel.
کشاورز محصولات تازه برداشتشده را روی گاری بار کرد.
The farmer used a sturdy tumbril to transport hay bales from the field to the storage.
کشاورز برای انتقال بستههای یونجه از مزرعه به انبار از یک گاری محکم استفاده کرد.
گاری ویژهی حمل زندانی به محل اعدام با گیوتین (انقلاب کبیر فرانسه)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The prisoners huddled together in the tumbrel
زندانیان در گاری دور هم جمع شده بودند.
The tumbril was surrounded by guards.
نگهبانان گاری را محاصره کرده بودند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «tumbrel» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/tumbrel