فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Tumefy

ˈtuːməfaɪ ˈtjuːmɪfaɪ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • verb - transitive verb - intransitive
    آماس کردن، متورم شدن، باد کردن، ورم کردن، آماسیدن
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد tumefy

  1. verb Expand abnormally
    Synonyms: swell, swell-up, intumesce, tumesce

ارجاع به لغت tumefy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «tumefy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/tumefy

لغات نزدیک tumefy

پیشنهاد بهبود معانی