فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Intumesce

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • verb - intransitive
    بالا آمدن، باد کردن، آماس کردن، پف کردن
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد intumesce

  1. verb Move upwards in bubbles, as from the effect of heating; also used metaphorically
    Synonyms: bubble-up
  2. verb Expand abnormally
    Synonyms: swell, swell-up, tumefy, tumesce

ارجاع به لغت intumesce

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «intumesce» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/intumesce

لغات نزدیک intumesce

پیشنهاد بهبود معانی