آیکن بنر

فقط تا پایان شهریور فرصت دارید اشتراک را با قیمت فعلی تهیه کنید

خرید اشتراک با قیمت فعلی فقط تا پایان شهریور

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Intumescence

ˌɪntjuːˈmesns ˌɪntjuːˈmesns

معنی intumescence

noun

آماس، ورآمدگی، فراخی‌شدگی، کف‌کردگی

noun

اندام آماسیده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
noun

غده، آمو

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد intumescence

  1. noun swelling up with blood or other fluids (as with congestion)
    Synonyms:
    intumescency
  1. noun the increase in volume of certain substances when they are heated (often accompanied by release of water)
    Synonyms:
    swelling intumescency

ارجاع به لغت intumescence

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «intumescence» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/intumescence

لغات نزدیک intumescence

پیشنهاد بهبود معانی