آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Intumescence

ˌɪntjuːˈmesns ˌɪntjuːˈmesns

معنی intumescence

noun

آماس، ورآمدگی، فراخی‌شدگی، کف‌کردگی

noun

اندام آماسیده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

noun

غده، آمو

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد intumescence

  1. noun swelling up with blood or other fluids (as with congestion)
    Synonyms:
    intumescency
  1. noun the increase in volume of certain substances when they are heated (often accompanied by release of water)
    Synonyms:
    swelling intumescency

ارجاع به لغت intumescence

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «intumescence» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/intumescence

لغات نزدیک intumescence

پیشنهاد بهبود معانی