امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Nodule

ˈnɑːdʒuːl ˈnɒdjuːl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
قلنبه کوچک، کلوخه، برآمدگی، عقده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد nodule

  1. noun knot, growth
    Synonyms:
    bud bulge bump burl clot knob lump protuberance swelling tumor

ارجاع به لغت nodule

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «nodule» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/nodule

لغات نزدیک nodule

پیشنهاد بهبود معانی