گردشگری بیشازحد
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The city introduced visitor limits to control overtourism during peak season.
شهر برای کنترل گردشگری بیشازحد در فصل شلوغ، محدودیتهایی برای تعداد بازدیدکنندگان وضع کرد.
Overtourism threatens fragile natural areas that cannot handle large crowds.
گردشگری بیشازحد، مناطق طبیعی شکنندهای را که توان تحمل جمعیت زیاد را ندارند تهدید میکند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «overtourism» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/overtourism