فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
خرید اشتراک

    Turret

    ˈtʌrɪt ˈtʌrɪt
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun
    مناره کوچک، برج کوچک، (نظامی) برج متحرک، برج گردان، جان‌پناه

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار اندروید فست دیکشنری
    - a battleship's gun turrets
    - برجک‌های توپ در کشتی جنگی
    - the turret of a tank
    - برجک تانک
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد turret

    1. noun a self-contained weapons platform housing guns and capable of rotation
      Synonyms:
      tower lathe spire steeple minaret watchtower belfry gun turret revolving dome gun enclosure conical top blister gun bulge armored tank top

    ارجاع به لغت turret

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «turret» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/turret

    لغات نزدیک turret

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    دژرهی دکتردرحقوق دگردیسگر دگرسان پذیری دگرسان گرای دگرسوی کردن دگرش ناپذیر دگرشگر دگرش واکه دگرگونی ناپذیر دگرگونی گشتاور دیدگر سوی دیردرمان دیرپای دیرگزین دیرگشا دیریاز دیسدار شدن دیسلکسی دیسک ران دیماساندن دیوار بازدار دیوان کشور دیوانه و خنده آور دیوسیرتانه دیکسیونرنگار دیکلرر دیگرآنکه