امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Turquoise

    ˈtɜːrkwɔɪz ˈtɜːkwɔɪz / / -kwɑːz ˈtɜːkwɔɪz / / -kwɑːz
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی‌ها

    noun
    ( turquois =) (معدن) فیروزه، سولفات قلیایی آلومینیوم

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری
    noun uncountable
    رنگ فیروزه‌
    آموزش تمامی رنگ ها به زبان انگلیسی
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد turquoise

    1. noun A shade of blue tinged with green
      Synonyms:
      aqua aquamarine greenish blue aquarmarine blue-green color gemstone mineral sea-green stone jade cobalt-blue peacock-blue
    1. adjective
      Synonyms:
      blue-green sea-green Mediterranean blue bright blue

    ارجاع به لغت turquoise

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «turquoise» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/turquoise

    لغات نزدیک turquoise

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return