زمرد کبود، آکوامارین
She wore a stunning aquamarine necklace.
گردنبند زیبایی از جنس زمرد کبود به گردن داشت.
I gifted her a pair of elegant aquamarine earrings for her birthday.
.برای تولدش یک جفت گوشوارهی زیبای آکوامارین به او هدیه دادم
رنگ زمردی کبود
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی رنگ
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The artist used various shades of aquamarine to create a serene ocean scene.
این هنرمند از رنگهای مختلف زمردی کبود برای خلق صحنهای صاف از اقیانوس استفاده کرد.
She wore a stunning aquamarine dress to the party.
او در این مهمانی لباس زمردی کبود زیبایی پوشیده بود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «aquamarine» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/aquamarine