فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Turreted

ˈtʌrətɪd ˈtʌrətɪd

معنی‌ها

adjective

مجهز به برجک، برجک‌دار، منارچه‌دار

adjective

برجسان، برج دیس، برجک شکل

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
adjective

(به‌ویژه برخی صدف‌ها) برج سر، مارپیچ‌سر

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت turreted

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «turreted» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/turreted

لغات نزدیک turreted

پیشنهاد بهبود معانی