ضربت، دق، (موسیقی) اسبابهای ضربی مثل طبل و دنبک
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
They use flint and steel in making fire by percussion.
آنان برای ایجاد آتش از کوبیدن سنگ چخماق به پولاد استفاده میکنند.
A drum is a percussion instrument.
طبل یک ساز کوبهای است.
a percussion quartet
یک کوارتت کوبهای
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «percussion» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/percussion