پزشکی تروماتیسم (هرگونه وضعیت غیرطبیعی ناشی از تروما)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی پزشکی
The victim of the car accident suffered from severe traumatism, including multiple fractures and internal bleeding.
قربانی این سانحه دچار تروماتیسم شدید از جمله شکستگیهای متعدد و خونریزی داخلی شد.
The patient's traumatism was severe, as they had suffered multiple broken bones and internal bleeding.
تروماتیسم این بیمار شدید بود زیرا دچار شکستگیهای متعدد استخوان و خونریزی داخلی شده بود.
تروما، ضربه، جراحت، آسیب، ضربهی روحی، ضربهی روانی (در متن و کاربرد غیرتخصصی)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The traumatism of losing a loved one can be incredibly difficult to overcome.
غلبه بر آسیب روحی از دست دادن یک عزیز میتواند بسیار دشوار باشد.
The traumatism of war can have long-lasting effects on the mental health of soldiers.
ترومای جنگ میتواند تأثیراتی طولانیمدت بر سلامت روانی سربازان داشته باشد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «traumatism» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/traumatism