مخفف این عبارت TBI است.
پزشکی روانپزشکی ضربهی مغزی، آسیب تروماتیک مغزی (هنگامی رخ میدهد که نیرویی بیرونی، آسیبی تروماتیک را بر قشر مخ وارد کند.)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی پزشکی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
His traumatic brain injury resulted from a serious car accident.
آسیب مغزی او در اثر یک تصادف شدید رانندگی رخ داد.
Doctors are studying the effects of traumatic brain injury on cognitive functions.
پزشکان درحال مطالعهی اثرات آسیب مغزی تروماتیک بر عملکردهای شناختی هستند.
Recovery from a traumatic brain injury can be a lengthy process.
بهبودی یافتن از ضربهی مغزی میتواند یک فرایند طولانی باشد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «traumatic brain injury» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/traumatic-brain-injury