فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
خرید اشتراک
آخرین به‌روزرسانی:
Appall
əˈpɒl
əˈpɒl
گذشته‌ی ساده:
appalledشکل سوم:
appalledسوم‌شخص مفرد:
appallsوجه وصفی حال:
appallingتوضیحات:
حالت نوشتاری در انگلیسی بریتانیایی appal است.
معنی‌ها و نمونه‌جمله
verb - transitive
ترساندن، وحشت‌زده شدن، مملو از هراس و انزجار کردن، پریشان کردن
لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح فوق متوسط
The dirt and the poverty of the children appalled them.
کثیفی و فقر کودکان، آنان را به رقت آورد.
مترادف و متضاد appall
-
verb horrifySynonyms:scare frighten shock terrify alarm dismay appal outrage shake get to insult daunt disconcert awe amaze astound unnerve intimidate consternate dishearten faze petrify throw gross outAntonyms:comfort encourage reassure satisfy embolden
ارجاع به لغت appall
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «appall» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/appall
لغات نزدیک appall
- - appalachian mountains
- - appalachian tea
- - appall
- - appalling
- - appaloosa