آیکن بنر

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Ouch

aʊtʃ aʊtʃ

معنی ouch | جمله با ouch

noun interjection

سنجاق، جواهر، سنجاق قفلی، با گوهر آراستن، مزین ساختن، اخ، واخ (علامت تعجب و درد)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

Ouch! I cut my finger!

آخ! انگشتم را بریدم!

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد ouch

  1. interjection
    Synonyms:
    oh gee damn oops hell gosh geez darn ach oy ooh shoot gracious hooee oh-dear blazes goldarn dash it all great Scot great guns the Deuce oh Lordy damnation good land great Caesar

ارجاع به لغت ouch

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ouch» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ouch

لغات نزدیک ouch

پیشنهاد بهبود معانی