اوه (برای بیان احساسات)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح متوسط
Oh, it hurts a lot!
اوه، خیلی درد میکند!
Oh, look at the kittens!
اوه، بچهگربهها را ببین!
راستی (برای بیان چیزی)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Oh, don't forget to lock the door.
راستی، فراموش نکنید که در را قفل کنید.
Oh, I've just thought of a problem for this matter.
راستی، من فقط به یک مشکل برای این موضوع فکر کردم.
صفر
Oh represents the absence of any value.
صفر نشاندهندهی عدموجود هر مقداری است.
My phone number is six, double oh, seven, five, seven.
شمارهتلفن من شش، دو صفر، هفت، پنج، هفت است.
جغرافیا اوهایو (ایالتی در شرق آمریکا)
Oh is the official abbreviation for the state of Ohio.
oh مخفف موثق ایالت اوهایو است.
I am planning a road trip to explore the beauty of Ohio.
من درحال برنامهریزی سفری جادهای برای سیاحت در زیباییهای اوهایو هستم.
آی، آهای (برای اشارهی مستقیم)
Oh porter! come here please!
آی دربان! لطفاً بیا اینجا!
oh, Ali! Will you come here, please?
آهای علی! لطفا اینجا میآیی؟
آها، آهان (برای تصدیق یا درک چیزی)
Oh yes, I'll tell him.
آها بله، به او خواهم گفت.
Oh, yes. It's one of my favorite countries.
آهان بله. یکیاز کشورهای موردعلاقهی من است.
اوم (برای بیان مثال یا تقریب)
My house is about, oh, I'd say five miles from here.
خانهی من، اوم، تقریباً پنج مایلی از اینجا فاصله دارد.
Oh, let's go to the cinema for example.
اوم، مثلا به سینما برویم.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «oh» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/oh