(ندا به نشان شگفتی یا اشتیاق یا خوشحالی یا بد حالی و غیره) اوه، آخیش، آخ جون، واه، آخ
آخ و اوه کردن، آخیشآخیش کردن، اوهاوه کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
When they saw the baby, they oohed and aahed.
نوزاد را که دیدند، آخجون آخجون گفتنشان بلند شد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «ooh» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ooh