در زیر، از زیر، زیرین، پایینی، پایین
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح متوسط
Paint the underneath of the table.
زیر میز را رنگ بزنید.
The cat was hiding underneath the table.
گربه، زیر میز پنهان شده بود.
a column of figures with the totals given underneath
ستونی از ارقام که جمع آنها در زیر داده شده است
the underneath meaning of this poem
معنی نهفته این شعر
زیر، بخش زیرین
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
There’s a label stuck to the underneath of the chair.
برچسبی به سطح زیرین صندلی چسبانده شده است.
The book had her name written on the underneath.
نام او در بخش زیرین کتاب نوشته شده بود.
Be careful! The underneath of that pan is still hot.
مراقب باش! زیر آن ماهیتابه هنوز داغ است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «underneath» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/underneath