با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!
دریافت هدیه

    Nether

    ˈneðər ˈneðə
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    adjective
    واقع در پایین، در زیر، زیر، زیرین، پایین، واقع در زیر، پست

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس
    - nether world
    - جهان زیر زمین، دنیای اسفل، دنیای مردگان
    - Netherlands
    - سرزمین‌های پست (کشور هلند که بخشی از آن زیر سطح دریا است)
    - the nether tip of the moon's crescent
    - نوک زیرین هلال ماه
    - The monster's head was like a lion, her nether parts like a dragon.
    - سر آن هیولا مانند شیر و قسمت‌های زیرین او مانند اژدها بود.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد nether

    1. adjective Located below or beneath something else
      Synonyms: under, beneath, below, chthonian, lower, chthonic
    2. noun
      Synonyms: below, beneath, inferior, lower

    ارجاع به لغت nether

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «nether» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/nether

    لغات نزدیک nether

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی