امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Photocopy

ˈfoʊtəˌkɑːpi ˈfəʊtəʊˌkɒpi
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    photocopied
  • شکل سوم:

    photocopied
  • سوم‌شخص مفرد:

    photocopies
  • وجه وصفی حال:

    photocopying
  • شکل جمع:

    photocopies

معنی‌ها و نمونه‌جمله

noun countable B1
فتوکپی، رونوشت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
verb - transitive verb - intransitive
رونوشت برداشتن، فتوکپی گرفتن، فتوکپی کردن
- I photocopied the letter.
- نامه را فتوکپی کردم.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد photocopy

  1. noun, verb mechanical image produced from a copier; making the image
    Synonyms:
    copy duplicate reproduce stat velox Xerox

ارجاع به لغت photocopy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «photocopy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/photocopy

لغات نزدیک photocopy

پیشنهاد بهبود معانی