گذشتهی ساده:
photocopiedشکل سوم:
photocopiedسومشخص مفرد:
photocopiesوجه وصفی حال:
photocopyingشکل جمع:
photocopiesفتوکپی، رونوشت
رونوشت برداشتن، فتوکپی گرفتن، فتوکپی کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
I photocopied the letter.
نامه را فتوکپی کردم.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «photocopy» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/photocopy