با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Stadium

ˈsteɪdiəm ˈsteɪdiəm
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    stadiums

توضیحات

همچنین می‌توان از شکل جمع stadia به‌ جای stadiums استفاده کرد.

معنی‌ها

noun countable B2
ورزش ورزشگاه، میدان ورزش، استادیوم

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
noun countable
ورزش (یونان و روم باستان) زمین سر راست (معمولا به درازای 185 متر) ویژه‌ی مسابقه‌های دو که در دو طرف آن جایگاه پله مانند تماشاچیان قرار داشت
noun countable
دوره، مرحله
noun
(به‌صورت جمع stadia) (روش مساحی توسط دستک نقشه‌برداری یا stadia rod) زمین‌سنجی
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد stadium

  1. noun arena for recreation or spectating
    Synonyms: amphitheater, athletic field, bowl, coliseum, diamond, field, garden, gridiron, gymnasium, pit, ring, stade, strand

ارجاع به لغت stadium

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «stadium» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/stadium

لغات نزدیک stadium

پیشنهاد بهبود معانی