شکل جمع:
quadsدر معنای اول، quad شکل عامیانهی لغت quadruplet است.
شکل رسمی این لغت در معنای دوم: quadrangle
یکی از چهارقلوها
The quads were all playing together in the yard.
چهارقلوها همه با هم در حیاط بازی میکردند.
The quads each have their own unique personalities.
چهارقلوها هرکدام شخصیت منحصربهفرد خود را دارند.
محوطهی چهارگوش، صحن محصور (فضای مربعی در بیرون با ساختمانهایی در چهار طرف بهویژه در مدرسه یا دانشکده)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The students gathered in the quad.
دانشآموزان در محوطهی چهارگوش جمع شدند.
The quad is the perfect place to study on a sunny day.
صحن محصور جایی مناسب برای مطالعه در یک روز آفتابی است.
فاصلهانداز (در چاپ)
The typesetter carefully inserted a quad between the words.
حروفچین با دقت فاصلهانداز را بین کلمات قرار داد.
The printer needed a quad to separate the lines of text.
چاپگر برای جدا کردن خطوط متن به فاصلهانداز نیاز داشت.
چهارگانه، چهارتایی، اربعه
The science experiment required a quad of magnets to demonstrate the concept of repulsion.
آزمایش علمی به چهار آهنربا برای نشان دادن مفهوم دافعه نیاز داشت.
The quad chairs on the patio were perfect for our group of four.
صندلیهای چهارگانهی پاسیو برای گروه چهارنفره ما عالی بود.
The chef created a delicious dish using a quad of exotic spices.
سرآشپز با استفاده از ادویهی چهارگانهی عجیبوغریب غذای خوشمزهای درست کرد.
ورزش تلهاسکی چهارنفره
We waited in line for the quad to take us up the mountain.
در صف منتظر ماندیم تا تلهاسکی چهارنفره ما را به بالای کوه برساند.
We waited in line for the next quad to arrive.
در صف منتظر ماندیم تا تلهاسکی چهارنفره بعدی بیاید.
کواد (واحد انرژی برابر با یک کوادریلیون)
The power plant produces four quads of energy each year.
این نیروگاه در هر سال چهار کواد انرژی تولید میکند.
The country's energy consumption reached nearly two quads last year.
مصرف انرژی کشور در سال گذشته به چهار کواد نزدیک شد.
کالبدشناسی چهارسر ران (عضله) (معمولاً بهصورت جمع میآید)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی کالبدشناسی
The athlete has strong quads from years of training.
این ورزشکار از سالها تمرین، چهارسر ران قویای دارد.
After a tough workout, my quads were sore for days.
بعد از تمرین شدید، چهارسر ران من چندین روز درد داشت.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «quad» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/quad