چهارقلو
The quadruplets all had distinct personalities and interests.
چهارقلوها همگی شخصیتها و علایق متفاوتی داشتند.
The doctor explained the risks associated with a quadruplet pregnancy.
دکتر خطرات مرتبط با بارداری چهارقلو را توضیح داد.
چهارگانه
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Each participant read two different sentences from each sentence quadruplet.
هر شرکتکننده دو جملهی متفاوت از هر چهار جمله را خواند.
In the no prime condition, the individual would not see any word from that quadruplet set.
در شرایط بینظیری، فرد هیچ کلمهای را از آن مجموعهی چهارگانه نمیبیند.
موسیقی چهار مضراب
The pianist struggled to accurately play the rapid quadruplet passage in the piece.
پیانیست تلاش کرد تا قطعهی چهار مضراب سریع را با دقت اجرا کند.
The conductor emphasized the importance of the precise execution of the quadruplet rhythm.
رهبر ارکستر بر اهمیت اجرای دقیق ریتم چهار مضراب تاکید کرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «quadruplet» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/quadruplet