با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Quadruple

kwɑːˈdruːpl ˈkwɒdrʊpl / / kwɒˈdruː- ˈkwɒdrʊpl / / kwɒˈdruː-
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    quadrupled
  • شکل سوم:

    quadrupled
  • سوم‌شخص مفرد:

    quadruples
  • وجه وصفی حال:

    quadrupling

معنی‌ها و نمونه‌جمله

noun adjective adverb
چهارگانه، چهارتایی، چهاربرابر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
noun adjective adverb
چهار‌برابر، چهار ‌لا، چها‌ربرابر کردن
- His income quadrupled.
- درآمد او چهار برابر شد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد quadruple

  1. adjective Four times as great or many
    Synonyms: fourfold, quadruplicate, quadruplex, four-way, four times as great, four times as many, four-fold, four-part, four-ply, four-cycle, quadripartite, biquadratic
  2. noun A set of four similar things considered as a unit
    Synonyms: quartet, quartette, quadruplet

ارجاع به لغت quadruple

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «quadruple» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/quadruple

لغات نزدیک quadruple

پیشنهاد بهبود معانی