فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Fourfold

ˈfɔːrfoʊld ˈfɔːfəʊld
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

  • adjective adverb
    چهارلا، چهار برابر، چهارگانه
    • - a fourfold increase in the number of the people who leave the country
    • - چهاربرابر شدن تعداد کسانی که کشور را ترک می‌کنند
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد fourfold

  1. adjective Four times as great or many
    Synonyms: quadruple, quadruplicate, four-part, four-way, four-fold, four-ply, quadruples, four times as many, quadruplex, quaternary
  2. adverb By a factor of four
    Synonyms: four times

ارجاع به لغت fourfold

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «fourfold» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/fourfold

لغات نزدیک fourfold

پیشنهاد بهبود معانی