امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Foursome

ˈfɔːrsəm ˈfɔːsm
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

چهارتایی (دربازی golf )، بازی گلف چهار نفری

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد foursome

  1. noun Four people considered as a unit
    Synonyms:
    quartet tetrad quaternion quadruplet quatern two couples team party ensemble group four-handed game four 4 iv quadrennium quaternary quaternity quadrinomial quartette little-joe quatrefoil tetragrammaton tetraphony

ارجاع به لغت foursome

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «foursome» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/foursome

لغات نزدیک foursome

پیشنهاد بهبود معانی