فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.

Quaternion

kwəˈtɜːrniːən kwəˈtɜːnjən
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
ورق کاغذی که چهار تاه خورده باشد، قسمت چهارگانه،بخش چهارگانه، چهار

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد quaternion

  1. noun the cardinal number that is the sum of three and one
    Synonyms:
    four 4 iv foursome quartet quadruplet tetrad quaternary quatern quaternity little-joe

ارجاع به لغت quaternion

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «quaternion» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/quaternion

لغات نزدیک quaternion

پیشنهاد بهبود معانی