فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Campaigner

ˌkæmˈpeɪnər kæmˈpeɪnə

شکل جمع:

campaigners

معنی

noun countable

کسی که در لشکر کشی شرکت می‌کند ، سرباز کهنه کار، نامزد انتخابات

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد campaigner

  1. noun a politician who is running for public office
    Synonyms:
    candidate nominee

ارجاع به لغت campaigner

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «campaigner» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/campaigner

لغات نزدیک campaigner

پیشنهاد بهبود معانی