بیشکلی، بیساختاری، فاقد شکل مشخص
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Formlessness was a concept first introduced by Bataille in 1929.
نخستین بار، ژرژ آلبر موریس ویکتور باتای، مفهوم «بیشکلی» را در سال ۱۹۲۹ مطرح کرد.
an aesthetics of formlessness
زیباییشناسیِ بیشکلی
کلمهی «formlessness» در زبان انگلیسی به «بیشکلی»، «بیساختاری» یا «فاقد فرم و ساختار بودن» ترجمه میشود.
بیشکلی به حالتی اشاره دارد که در آن یک شیء، مفهوم، یا ساختار از هرگونه نظم ظاهری، شکل مشخص یا حدود قابلتعریف خالی باشد. این واژه معمولاً در توصیف پدیدههایی بهکار میرود که یا ذاتاً شکلناپذیرند، یا در شرایطی قرار دارند که ساختار معمول خود را از دست دادهاند. «formlessness» نهتنها در معنای فیزیکی، بلکه در حوزههای فکری و انتزاعی نیز کاربرد دارد و گاهی به وضعیتهایی اشاره میشود که در آن چارچوبها، حدود یا الگوهای منظم قابلتشخیص نیستند.
در مباحث هنری، formlessness به حالتی گفته میشود که یک اثر از خطوط، ساختارهای هندسی یا ترکیببندیهای سنتی فاصله میگیرد و به سمت آزادی کامل در بیان بصری حرکت میکند. آثار مبتنی بر بیشکلی معمولاً بر احساس، حرکت، بافت، یا جریان آزاد رنگها تمرکز دارند. چنین آثاری مخاطب را از تلاش برای یافتن ساختاری مشخص رها میکند و او را به تجربهٔ آزادانهٔ حس و ادراک دعوت مینماید. در این زمینه، formlessness نوعی آگاهی از رهایی از قید و بندها محسوب میشود.
در حوزهٔ مفهومی یا اندیشه، formlessness میتواند به وضعیتی اطلاق شود که در آن ایدهها، برچسبها یا دستهبندیهای مشخص وجود ندارند یا عمداً کنار گذاشته شدهاند. گاهی برای توصیف مراحل اولیهٔ شکلگیری یک مفهوم از این واژه استفاده میشود؛ مرحلهای که هنوز افکار در قالب معین قرار نگرفتهاند و در فضای آزاد و سیال ذهن جریان دارند. این حالت میتواند بستری مناسب برای خلاقیت باشد، زیرا نبود شکل ثابت، امکان حرکت آزادانهٔ ذهنی و پیدایش ایدههای نو را فراهم میکند.
از منظر توصیفی، formlessness میتواند ویژگی موادی باشد که ثبات شکلی ندارند. برای نمونه، مایعاتی که ساختار خود را بسته به ظرف تغییر میدهند یا اشکالی که تحت تأثیر نیروهای محیطی تغییر شکل مداوم دارند، در بسیاری از متون با این واژه توصیف میشوند. این کاربرد بهویژه در علوم طبیعی، توصیف پدیدههای جوی، ویژگیهای مواد و حتی فرآیندهای تحول فیزیکی اهمیت دارد. بیشکلی در این معنا نشانهٔ انعطافپذیری، تغییرپذیری و عدم وابستگی به ساختاری ثابت است.
در ادبیات و نوشتار، formlessness میتواند به سبکهایی اشاره داشته باشد که از الگوهای روایی یا ساختارهای سنتی پیروی نمیکنند. نویسندگان ممکن است عمداً ساختار را حذف کنند تا حالات ذهنی خاص، جریان سیال اندیشه یا احساس آزادی در روایت را القا کنند. در چنین آثاری، عدم وجود طرح مشخص، به خواننده فضایی بازتر برای تأویل و برداشت میدهد. بیشکلی در ادبیات ابزاری برای گسترش دامنهٔ بیان و ایجاد تجربهای متفاوت از روایت خطی و قالبهای آشنا است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «formlessness» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/formlessness