صفت تفضیلی:
more inflammatoryصفت عالی:
most inflammatoryآتشین، فتنهانگیز، فسادآمیز، آتشافروز، فتنهجو، تحریکآمیز
inflammatory words that inclined the workers to go on strike
کلمات آتشینی که کارگران را به اعتصاب راغب کرد
The student's inflammatory remarks in class led to a heated debate among his classmates and the teacher.
اظهارات تحریکآمیز دانشآموز در کلاس باعث بحثی داغ بین همکلاسیهایش و معلم شد.
پزشکی التهابی، ورمی، ملتهبکننده
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی پزشکی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «inflammatory» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/inflammatory