آخرین به‌روزرسانی:

پنهان به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

مخفی

فونتیک فارسی

penhaan
صفت

hidden, concealed, veiled, shrouded, covert, camouflaged, occult, latent, dark, slinky, undercover, secluded, hugger-mugger, stealthy, furtive, clandestine, invisible

رمزی در سطور شعر او پنهان شده بود.

A cipher had been concealed among the lines of his poem.

گنج پنهان

a hidden treasure

محرمانه

فونتیک فارسی

penhaan
صفت

secret, confidential, arcane

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

لطفا این مکالمه را پنهان نگه دار و آن را برای شخص دیگری بازگو نکن.

Please keep this conversation confidential and do not share it with anyone else.

بازرسی پنهان

confidential investigation

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد پنهان

  1. مترادف:
    باطن پوشیده خفا خفی غیب قایم کتم محجب مختفی مخفی مستتر مستور مضمر مکتوم مکنون ناپیدا نامرئی نهان نهفته متواری
    متضاد:
    آشکار علنی

ارجاع به لغت پنهان

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «پنهان» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/پنهان

لغات نزدیک پنهان

پیشنهاد بهبود معانی