آخرین به‌روزرسانی:

Traditionally

trəˈdɪʃənəli trəˈdɪʃənəli

صفت تفضیلی:

more traditionally

صفت عالی:

most traditionally

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adverb B2

از دیرباز، از قدیم، از قدیم‌الایام

The country has traditionally been one of the most stable in the region.

این کشور از دیرباز یکی از با ثبات‌ترین کشورهای منطقه بوده است.

Politics had traditionally been used against black folks

از فعالیت‌های سیاسی از دیرباز علیه سیاه‌پوستان استفاده می‌شد.

adverb

به‌طور سنتی، طبق سنت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

April in North Korea is traditionally a month of festivals.

فستیوال‌ها در کره‌ی شمالی به‌طور سنتی در ماه آوریل برگزار می‌شوند.

The bride was traditionally dressed in a red sari.

طبق سنت، عروس ساری قرمز [لباس سنتی در شبه‌قاره‌ی هند] می‌پوشد.

پیشنهاد بهبود معانی

لغات هم‌خانواده traditionally

  • adverb
    traditionally

ارجاع به لغت traditionally

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «traditionally» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/traditionally

لغات نزدیک traditionally

پیشنهاد بهبود معانی