فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Traditionally

trəˈdɪʃənəli trəˈdɪʃənəli
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more traditionally
  • صفت عالی:

    most traditionally

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • adverb B2
    از دیرباز، از قدیم، از قدیم‌الایام
    • - The country has traditionally been one of the most stable in the region.
    • - این کشور از دیرباز یکی از با ثبات‌ترین کشورهای منطقه بوده است.
    • - Politics had traditionally been used against black folks
    • - از فعالیت‌های سیاسی از دیرباز علیه سیاه‌پوستان استفاده می‌شد.
  • adverb
    به‌طور سنتی، طبق سنت
    • - April in North Korea is traditionally a month of festivals.
    • - فستیوال‌ها در کره‌ی شمالی به‌طور سنتی در ماه آوریل برگزار می‌شوند.
    • - The bride was traditionally dressed in a red sari.
    • - طبق سنت، عروس ساری قرمز [لباس سنتی در شبه‌قاره‌ی هند] می‌پوشد.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

لغات هم‌خانواده traditionally

ارجاع به لغت traditionally

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «traditionally» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/traditionally

لغات نزدیک traditionally

پیشنهاد بهبود معانی