فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Legend

ˈledʒnd ˈledʒnd

شکل جمع:

legends

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun B2

افسانه، نوشته روی سکه و مدال، نقش، شرح، فهرست، علائم و اختصارات

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی ۵۰۴ واژه‌ی ضروری

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

According to a family legend, his ancestors had migrated from Lorestan to Tehran.

طبق یک روایت خانوادگی، اجداد او از لرستان به تهران کوچ کرده بودند.

He didn't know whether the rumors about the treasure were legend or reality.

نمی‌دانست شایعات مربوط به گنج افسانه است یا واقعیت.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

the myths of Greek Gods and the legends of King Arthur

اسطوره‌های خدایان یونان و افسانه‌های شاه آرتور

Irish legend

افسانه‌ی ایرلندی

they told a legend and went to sleep

گفتند فسانه‌ای و در خواب شدند

He became a legend in his own time.

او برای معاصران خود آدمی افسانه‌ای شد.

the legend of Jallal-addin Kharazmshahi's braveries

افسانه‌ی دلاوری‌های جلال‌الدین خوارزمشاهی

the legend of Hassan Sabbah's capture of Allamoot Castle

افسانه‌ی تسخیر قلعه‌ی الموت توسط حسن صباح

The legends on both sides of the coins were in Greek.

نوشته‌های دو طرف سکه‌ها به یونانی بود.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد legend

  1. noun story of the past, often fictitious
    Synonyms:
    story tale narrative fiction lore tradition myth fable saga folklore folk tale folk story mythology mythos
  1. noun brief description in document
    Synonyms:
    heading head table key inscription code device underline rubric epigraph epitaph motto cipher

ارجاع به لغت legend

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «legend» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/legend

لغات نزدیک legend

پیشنهاد بهبود معانی