آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Epitaph

ˈepətæf ˈepətɑːf

معنی epitaph | جمله با epitaph

noun countable

قبرنوشته، سنگ‌نوشته‌ی مزار، نوشته‌ی روی قبر، گورنوشته، گورنوشت

his epitaph begins thus: I am Iraj, Iraj the honey-tongued...

گورنوشته‌ی او چنین آغاز می‌شود: ایرجم، ایرج شیرین سخنم...

Writing an epitaph can be a meaningful way to honor a loved one’s memory.

نوشتن یک قبرنوشته می‌تواند راهی معنادار برای گرامیداشت یاد و خاطره‌ی یک عزیز باشد.

noun countable

کتیبه‌ی قبر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

The simple epitaph read, "Beloved mother, forever in our hearts."

روی کتیبه‌ی قبر ساده نوشته شده بود: «مادر عزیز، تا ابد در قلب ما».

The poignant epitaph left by his family moved all who visited the cemetery.

کتیبه‌ی قبر اندوه‌باری که از خانواده‌ی او به جا مانده بود، همه‌ی کسانی که از قبرستان دیدن کردند را تحت‌تأثیر قرار داد.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد epitaph

  1. noun inscription on a gravestone

ارجاع به لغت epitaph

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «epitaph» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/epitaph

لغات نزدیک epitaph

پیشنهاد بهبود معانی