فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Preclusion

prɪˈkluːʒn̩ prɪˈkluːʒn̩
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • انسداد، ایجاد مانع
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد preclusion

  1. noun The act of preventing
    Synonyms: obviation, determent, deterrence, forestallment, prevention, forestalling

ارجاع به لغت preclusion

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «preclusion» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/preclusion

لغات نزدیک preclusion

پیشنهاد بهبود معانی