امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Disinter

ˌdɪsɪnˈtɜrː ˌdɪsɪnˈtɜː
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

adverb
از خاک درآوردن، (مجازاً) از بوته فراموشی یا گمنامی درآوردن، نبش کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- They disinterred Napoleon's body and reburied it in Paris.
- جسد ناپلئون را از خاک درآوردند و در پاریس دوباره به خاک سپردند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد disinter

  1. verb exhume
    Synonyms:
    unearth dig up disentomb expose

ارجاع به لغت disinter

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «disinter» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/disinter

لغات نزدیک disinter

پیشنهاد بهبود معانی