train
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
قطار بدون توقف
a through train
قطار در پنج کیلومتری قم از خط خارج شد.
The train was derailed five kilometers out of Ghom.
وسائل رفاهی این قطار اصلاً کافی نبود.
The accommodations on this train were very inadequate.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «قطار» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/قطار