فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Abettor

əˈbet̬ər əˈbetə

شکل جمع:

abettors

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

کمک‌کننده در انجام کار غیرقانونی

The abettor of a crime also be liable to punishment.

شریک جرم نیز مشمول مجازات است.

Difference between attempted crime of an abettor and attempted crime of a single criminal is obvious.

تفاوت بین معاونت در جرم و مباشرت در جرم واضح است.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد abettor

  1. noun assistant
    Synonyms:
    helper supporter partner in crime accomplice second cooperator accessory confederate co-conspirator

ارجاع به لغت abettor

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «abettor» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/abettor

لغات نزدیک abettor

پیشنهاد بهبود معانی