فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Internet

ˈɪnt̬ərnet ˈɪntənet
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    internets

توضیحات

شکل نوشتاری دیگر این لغت: internet

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun uncountable A1
    اینترنت
    • - The Internet has revolutionized the way we communicate and access information.
    • - اینترنت شیوه‌ی ارتباط و دسترسی ما به اطلاعات را متحول کرده است.
    • - I couldn't connect to the internet.
    • - نتونستم به اینترنت وصل بشم.
    • - I use the internet every day to check my emails.
    • - هر روز از اینترنت برای بررسی ایمیل‌هایم استفاده می‌کنم.
    • - I spend a lot of time browsing the Internet for information and entertainment.
    • - زمان زیادی را صرف گشت‌وگذار در اینترنت برای کسب اطلاعات و سرگرمی می‌کنم.
    • - I rely on the internet to stay connected with friends and family who live far away.
    • - برای ارتباط با دوستان و خانواده‌ای که در فاصله‌ی دور زندگی می‌کنند، به اینترنت متکی هستم.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد Internet

  1. noun computer network
    Synonyms: ARPANET, cyberspace, hyperspace, infobahn, information highway, information superhighway, national information infrastructure, online network, the Net, the Web, W3, World Wide Web, WWW

ارجاع به لغت Internet

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «Internet» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/internet

لغات نزدیک Internet

پیشنهاد بهبود معانی