فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Opulence

ˈɑːpjələns ˈɒpjʊləns
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • توانگری، دولتمندی، وفور، سرشار
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد opulence

  1. noun wealth
    Synonyms: abundance, affluence, belongings, excess, fortune, goods, lap of luxury, lavishness, luxury, means, money, plenitude, possessions, property, prosperity, prosperousness, riches, stocks and bonds, substance, substantiality

ارجاع به لغت opulence

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «opulence» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/opulence

لغات نزدیک opulence

پیشنهاد بهبود معانی